منجی موعود

مسائل سیاسی واجتماعی و فرهنگی عصر غیبت

منجی موعود

مسائل سیاسی واجتماعی و فرهنگی عصر غیبت

بایگانی


 

در روزهای اخیر به واسطه کشف پیکر مطهر شهدای غواص عملیات کربلای 4، این عملیات بار دیگر بر سر زبان ها افتاده است. بدون شک اگر به کربلای 4 بدون در نظر گرفتن عملیات های بعدی توجه شود، عملیات کربلای 4 یک عملیات بدون پیروزی در نظر گرفته می شود اما صحبت های برخی از رزمندگان شرکت کننده این عملیات بیان کننده این است که کربلای 4 پیش زمینه ای برای پیروزی های بعدی به خصوص در کربلای 5 بوده است.

در این شرایط هم گاهی دیده می شود که گروه های معاند، ضد انقلاب و خارج نشین از مظلومیت شهدای کربلای 4 سوء استفاده کرده و در این فضا سعی دارند که نشان بدهند این عملیات نباید به اجرا در می آمد.

خبرنگار  مرصاد به منظور روشن کردن ابعاد عملیات کربلای 4 و تعیین صحت گفته های مطرح شده در روزهای اخیر به سراغ یکی از حاضران این عملیات رفت و از ابعاد این عملیات پرسید.

سردار حسین نوری تبار از جمله افرادی است که دلاوری ها و از جان گذشتگی های رزمندگان حاضر در کربلای 4 را به واسطه شرکت در این عملیات از نزدیک دیده است. او به سوالات خبرنگار  مرصاد در خصوص این عملیات پاسخ هایی داد که در ادامه می آید:

* سردار همانطور که در روزهای گذشته مشاهده کردید برخی از عناصر ضد انقلاب و معاند با استفاده از تصاویر شهدای غواص به دنبال این بوده اند که عملیات کربلای 4 را یک عملیات معرفی کنند که از ابتدا مشخص بود که شکست می خورد. همچنین برخی از آن ها نیز این مسئله را مطرح می کنند که عملیات کاملا لو رفته بود. نظر شما به عنوان کسی که در این عملیات حضور داشتید در خصوص این ادعاها چیست؟

نوری تبار: هدف از انجام عملیات کربلای 4 انجام یک عملیات بزرگ و وسیع در شرق بصره بود. حال اگر آن عملیات انجام نمی شد، عملیات کربلای 5 با یک جریاناتی دیگر مواجه می شد و هیچ وقت پیروزی کربلای 5 به دست نمی آمد.

بنده در همان عملیات حضور داشتم و در شب عملیات قبل از آنکه یگان ها از موضع تجمع حرکت کنند، به نظر می رسید که عراقی ها می دانستند که در آن منطقه عملیاتی انجام خواهد شد اما اینکه برخی ها می گویند که عراقی ها ساعت و دقیقه عملیات را هم می دانستند، موضوعی نیست که صحت داشته باشد.

 

* عراقی ها چگونه پیش بینی می کردند که ایران یک عملیات انجام خواهد داد؟

نوری تبار: عراقی ها از طریق پروازهایی که بر منطقه داشتند و با استفاده از منورها از حضور نیروها اطلاعاتی به دست آورده بودند اما از کیفیت و زمان عملیات اطلاعات دقیقی نداشتند.

 

* یعنی عملیات به طور کامل لو نرفته بود؟

نوری تبار: قطعا نه. 

 

* عملیات چگونه انجام شد؟

نوری تبار: برنامه اصلی این بود که نیروها پای کار بیایند و ضریب امنیت را بالا ببریم تا شرایط برای عملیات بعدی یعنی کربلای 5 که در 15 روز انجام شد بالا برود. کل یگان هایی که قرار بود به سمت خط اصلی حرکت کنند، به منطقه هدف نرفتند از فاصله های 1 الی 2 کیلومتری تظاهر به تک می کردند. تنها چند یگان ما که در سمت چپ و راست ما حضور داشتند سرپل گرفتند.

تا آنجایی که من اطلاع داشتم غواص های لشکر 27 سید الشهدا و 31 عاشورا عملیات انجام دادند. همچنین در سمت راست 19 فجر و 57 عملیات انجام دادند. مابقی لشکر ها از موضع تک خارج نشدند و در ساعت 5 صبح دستور عقب نشینی صادر شد.

 

* از میان رزمندگان کرمانشاهی کسی دیگری بود که همراه غواص ها بوده باشد؟

نوری تبار: سردار ویسی در آن عملیات که یگان ها به جزیره ام الرصاص رفتند، حضور داشت.

 

* خود شما در آن زمان در کدام تیپ بودید؟

نوری تبار: من در منطقه شملچه و در تیپ 12 قائم سمنانی ها بودم. تیپ ما حتی یک نفر تلفات نداد.

 

* جلوتر نرفتید؟

نوری تبار: خیر. زیرا قرار بود ابتدا رزمنده های دیگر جزایر بوارین را بگیرند.57 و 19 فجر موفق شدند سرپل گرفتند و نزدیک ساعت 9 بود که دستور عقب نشینی گرفتند و به عقب برگشتند.

 

* پس شهدایی که به تازگی پیکرشان کشف شده است مربوط به لشکرهایی بود که جلوتر بودند؟

نوری تبار: بله. آن عزیزان که شهید شدند مربوط به نیروهایی بودند که منطقه ام الرصاص حضور داشتند.

 

* گفتید که عملیات کربلای 4 پیش زمینه ای برای کربلای 5 بود. علت این موضوع را توضیح می دهید؟

نوری تبار: بعد از 15 روز از عملیات کربلای 4، عراقی ها گفتند که کار دیگر تمام شده و حساسیت آن ها از آن منطقه خارج شد. حتی برخی از نیروهای آن ها مرخصی گرفته بودند چون فکر می کردند یک عملیات ناموفق انجام شده است و دیگر کار تمام است و ایرانی ها قادر به انجام عملیات نیستند. اما دوباره در همان قسمت عملیات قبلی که لشکر 15 فجر و 57  موفق شده بودند خط را بشکنند و به سمت محلی که پرورش ماهی انجام می شد رفتند، یگان ها عملیات را طرح ریزی کردند و توسعه دادند.

عراقی ها تصور نمی کردند که بار دیگر عملیاتی بعد از 15 روز سازماندهی شوند.

 

* چه تعداد عراقی در آن جا حضور داشتند؟

نوری تبار: 3 تیپ لشکر 11 عراق آنجا بودند.

 

* پس با عملیات کربلای 4، عراقی ها فریب خوردند؟

نوری تبار: بله. در حقیقت عملیات کربلای 4 یک فریب برای انجام عملیات کربلای 5 بود.

یادم هست که در آن زمان در منطقه یکی از فرماندهان با یک دستگاه تویوتا  به دنبال من که همراه شهید عباس اسلامی پور که در عملیات کربلای 5 شهید شد آمد و سوار ماشین شدیم. پشت آب گرفتگی دیدیم عراقی ها دارند عقب نشینی می کنند.

 

*اگر عملیات کربلای 4 انجام نمی شد، چه اتفاقی می افتاد؟

نوری تبار: در حقیقت اگر این عملیات انجام نمی شد  این آقایانی که الان ادعا دارند مشخص بود که کجا بودند! اگر این جنگ را به این ها مثل قضیه هسته ای واگذار می کردیم. الان یک سوم خاک جمهوری اسلامی ایران را عراقی ها گرفته بودند. 

ما بخشی از خاک ایران را در عملیات های کربلای 4 و 5 آزاد کردیم، فشار هایی که نیروهای بعثی روی نیروهای خودی ایجاد می کرد را کاهش دادیم. ما باید عملیات آفندی می کردیم زیرا اگر انجام نمی شد عراقی ها به تکاپو می افتادند که دوباره حمله داشته باشند تا مثل گذشته شهرهایی را تصرف کنند.

شهدا جایشان مشخص و معلوم است. اگر این افراد جانشان که مهم ترین دارایی اش بود را در کف دستشان نمی گرفتند امروز این امنیت و آرامش را نداشتیم.

به واقع اگر آن قاطعیت و آن توانمندی شهدا رزمندگان و جانبازان نبود،  آمریکا به جای افغانستان و عراق به ایران حمله می کرد. آمریکا می داند اگر دست از پا خطا کند با چه نیروهایی روبرو خواهد شد و تنبیه می شود. در زمان دفاع مقدس هم این عراق ها نبودند که به تنهایی به ایران حمله کردند بلکه این آمریکایی ها و اروپایی ها بودند که نقشه های جنگی را در اختیار ان ها می گذاشتند و جنگ را سازماندهی می کردند.عملیات کربلای 4 هیچ گاه مظلومیت و شجاعت رزمندگان را فراموش نمی کند. عملیاتی که رادارهای آمریکائی به جبران قضیه مک فارلین، تمام جزئیات عملیات را به عراقی ها داده بودند. رمز عملیات یا محمد(ص) بود که ساعت 22:45 روز سوم دیماه سال 65 اعلام شد. مظلومیت شهدای عملیات کربلای چهار تداعی کننده غربت و مظلومیت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش در روز عاشورا است.

عملیات کربلای 4,کربلای 4,کمین,شناسایی,جبهه,جنگ,عملیات,غواص,مک فارلین,اطلاعات

طرح عملیات
چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام الرصاص و جزیره مینو – به این دلیل که به لحاظ مانور، آتش، عقبه و پشتیبانی به هم وابسته اند – برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب گردید. بر همین اساس، هر یک از چهار منطقه فوق به عنوان خط حد یک قرارگاه عملیاتی تعیین شد:

قرارگاه نجف: از شمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و ام الطویله پیشروی در محور شلمچه

قرارگاه قدس: انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه ام الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب.

قرارگاه کربلا: مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم.

قرارگاه نوح: تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینو.

هم چنین، یگان های تحت امر این قرارگاه ها می بایست طی شش مرحله به اهداف نهایی خود – از شمال به تنومه و از جنوب به پشت کانال بصره برسند.

عملیات کربلای 4,کربلای 4,کمین,شناسایی,جبهه,جنگ,عملیات,غواص,مک فارلین,اطلاعات

شرح عملیات
عملیات می بایست در ساعت 22:30 مورخ 1365/10/3 آغاز شود. به همین خاطر غواص های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای ایرانی شلیک می کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگان ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس العمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می کردند. در این حال، رمز عملیات (یا محمد) حدود ساعت 22:45 اعلام شد و نیروهای عمل کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ام الرصاص، ام البابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به صورت موضعی رخنه نمایند.

در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگان ها) و هم چنین اجرای آتش موثر روی رودخانه اروند، عملا سازمان غواص ها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد. به طوری که نیروهای یگان های مجاور بعضا پراکنده شده و اغلب نمی توانستند روی هدف عمل نمایند.

یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره ام الرصاص و نوک بوارین بود که به رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت. دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیروها از تنگه ام الرصاص – بوارین جلوگیری کرد. مضافا به این که به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام الرصاص داشت، در پدافند آن از 9 رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می برد، به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده می شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می کرد.

در این حال، با توجه به هوشیاری دشمن، امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: کربلای‌ 4 (آبی‌ - خاکی)

زمان‌ اجرا: 1365/10/3

مدت‌ اجرا: 2 روز

تلفات‌ دشمن‌: ۷۰۶۰ کشته، زخمی‌ و اسیر

رمز عملیات: محمد رسول‌ الله

مکان‌ اجرا: جزایر دهانه‌ شمال‌ غربی‌ خلیج‌ فارس‌ - جنوبی‌ترین‌ محور جنگ‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: رزمندگان‌سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌

اهداف‌ عملیات: تهدید شهر بصره‌ از سمت‌ جنوب‌ و تصرف‌ جزیره‌ ام‌ الرصاص‌ و ابوالخطیب‌ عراق‌ و محاصره‌ نیروهای‌ دشمن‌ در شبه‌ جزیره‌

عملیات کربلای 4,کربلای 4,کمین,شناسایی,جبهه,جنگ,عملیات,غواص,مک فارلین,اطلاعات

جانباز سید جواد کافی یکی از غواصان گردان یاسین در عملیات کربلای 4 است. از 120نفری که در گردان یاسین بودند فقط 4 نفر برگشتند که یکی هم این رزمنده نوجوان بود. آنها 8 روز در میان نیزارهای جزیره ماهی مقاومت کردند و به طور معجزه آسایی زنده ماندند. سید جواد که در زمان عملیات 16 سال بیشتر نداشت، خاطرات آن 8 روز را این چنین بیان می کند.

قرار بود دو گردان نوح و یاسین از لشگر 21 امام رضا به جزیره ماهی برویم و به عنوان خط شکن این جزیره را بگیریم تا بعد بچه ها با قایق بیایند و تا بصره پیشروی کنیم.

شب عملیات فرماندهان، ما را به دو صف کردند، حدود 120 نفر غواص بودیم. قرار شد سه نفر سرشان بیرون از آب باشد تا بچه ها در مسیر گم نشوند.

ما از نهر خیم وارد رودخانه شدیم. آب رودخانه در حالت مد بود. من مسؤول دسته بودم و سرم از آب بیرون بود. آن قدر شدت آب زیاد بود که ما حتی یک «فین» ( کفش مخصوص غواصی) هم نزدیم.

تقریباً به نوک ماهی نزدیک شده بودیم که یک دفعه هواپیمای عراقی آمد و «فیدر» زد. ( فیدر منور هایی است که حدود یک ربع از ساعت در آسمان روشن است و مثل روز منطقه را روشن می کند) تا هواپیما «فیدر» زد، بچه ها به هم ریختند؛ چون انتظار چنین چیزی را نداشتیم.

زیر نور فیدر من همه جا را به خوبی می دیدم. یک چهار لول نوک جزیره ماهی گذاشته بودند که تیر رسام (تیرهایی که روشن است و وقتی به طرف شما می آید ما به خوبی آن را می بینی) به عمق آب شلیک می کرد. وحشتناک و غیرقابل پیش بینی در تله افتاده بودیم!

در همان حال از خدا درخواستی کردم که هنوز که هنوزه به خاطر آن درخواست می سوزم و خودم را نمی بخشم. در دل گفتم: خدایا ای کاش من شهید نشوم!

مرا اول به بیمارستان صحرایی، بعد به بیمارستان اهواز و در آخر یک ماه در بیمارستان اراک بستری کردند. وقتی برای مرخصی به خانه رفتم به کوچه مان (کوچه جوادیه در خیابان طبرسی) که رسیدم، با عصا داشتم به سمت خانه می رفتم که مادرم را دیدم. گفتم سلام علیکم. سرش را بالا کرد و یک نگاهی به من کرد و گفت سلام آقا و بعد رد شد. گفتم مادر منم، جواد. گفت ای جواد تویی!
مادرم مرا نشناخت.


مهمترین حرف دفاع مقدس
پس از عملیات کربلای 8 دو اتوبوس از بچه ها را به دیدار حضرت امام بردند. من در اتوبوس دوم بودم. متأسفانه اتوبوس ما زمانی به جماران رسید که زمان دیدار با امام تمام شده بود و بچه ها داشتند بر می گشتند. در حالی که حسابی پکر بودم.

در شیب تند جماران شهید جلیل محدثی فر را دیدم، با ناراحتی گفتم، دیدی چه شد این همه راه کوبیدیم و آمدیم ما را راه ندادند و ما امام را ندیدیم.

محدثی فر خیلی محکم و جدی گفت:

«دیدن و ندیدن امام که مهم نیست. مهم این است که حرف امام زمین نماند.» یک کلام حرف او، برای من تاریخی را ساخت که مهمترین کار در این تاریخ آن است که حرف ولی فقیه بر زمین نماند.

تصاویر از تشیع پیکر مطهر 175 شهید غواص و صد شهید گمنام :

  • محسن7092

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی